داوری یکی از شیوههای حل اختلاف غیر قضایی محسوب میشود که علاوه بر سابقه تاریخی که دارد، به دلیل شان شبهقضایی، نسبت به دیگر روشهای حلاختلاف برتری دارد. آنچه سبب تمایز اصلی داوری از دیگر روشهای حل اختلاف غیرقضایی میشود را میتوان صدور رای قطعی و لازمالاجرا توسط داور دانست. هدف نهایی داوری نیز صدور رای داوری دانسته شده که علاوه بر فصل اختلاف، تکلیف طرفین اختلاف را مشخص کرده و هیچ رابطه حقوقی جز آنچه در رای داوری انشاء میشود را بین متداعیین باقی نمیگذارد. با توجه به یکمرحله و استینافناپذیری رای داوری، لازم است توجه بیشتری به رای صادر شده داشته و الزامات رای قابل اجرا و غیر قابل ابطال را در آن رعایت کرد. با وجود معافیت داوران در رسیدگی و رای از آئین دادرسی مستفاد از ماده ??? ق.آ.د.م، اما لازم است یک رای داوری دارای الزامات شکلی باشد تا بتوان بر آن عنوان رای را منتسب کرد. هیچ شیوه نگارش مشخصی برای رای داوری در قانون پیشبینی نشده و در کل میتوان گفت انشاء رای داوری هرگز موضوع قانونگذاری نبوده است. در این مقاله تلاش شده است با استفاده از قوانین موجود، رویه قضایی و دکترین حقوقی الزامات شکلی رای داوری بررسی شده و شیوه به کار بردن آنها نیز ارائه شود، برخی از موارد به صورت صریح در مواد قانونی درج نشده، اما از نحوه نگارش مواد قانونی میتوان برداشت کرد که چه مواردی را از لحاظ شکلی باید در رای داوری رعایت کرد. بیشتر بحث پیرامون داوری داخلی مطرح شده، اما از قانون داوری تجاری بینالمللی نیز در تکمیل موارد ذکر شده استفاده شده است.